روانشناسی

روانشناسی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تربیت کودکان» ثبت شده است

بسیاری اوقات همسران بدون توجه به حضور کودکان به نزاع و جر و بحث می‌پردازند و به تصور اینکه کودک در سنینی خاص قادر به درک آنچه که بین والدین اتفاق می‌افتد، نیست

اختلافات زناشویی را امری طبیعی و پیش پا افتاده فرض می‌کنند

اما اختلافات زناشویی چه کمرنگ و سطحی باشد و چه عمیق و خشونت‌آمیز تاثیرات زیانباری در مسیر رشد کودکان بر جای می‌گذارد و در آینده شاهد بزرگسالانی با اختلالات رفتاری خواهیم بود.

کودک به محیط عاطفی سالم نیاز دارد
بچه‌ها به یک محیط عاطفی سالم و پرنشاط نیاز دارند که در آن بتوانند در یک مسیر طبیعی و بر مبنای ابعاد مختلف وجودی‌شان رشد طبیعی داشته باشند.

 بنابراین اگر بخواهیم بدانیم از والدین چه انتظاری می‌توان داشت باید گفت وقتی زن و مرد تصمیم می‌گیرند که صاحب فرزندی شوند باید ابتدا محیط سالمی برای رشد کودک به وجود بیاورند.

بسیاری از رفتارهایی که والدین به‌عنوان کنش‌های طبیعی از آن یاد می‌کنند در همین یک جمله‌ای که گفتیم خلاصه می‌شود؛
یعنی توانایی فراهم کردن یک محیط مناسب برای رشد طبیعی فرزندان.
 در واقع وظیفه اصلی والدین فراهم کردن بستر مناسب برای تربیت کودکان است.

اختلاف‌های زناشویی یکی از عواملی است که رشد طبیعی فرزندان را دچار اختلال می‌کند
 در محیط‌هایی که چنین اختلاف‌هایی بین والدین وجود دارد، نمی‌توان انتظار داشت که فرزندان رشد طبیعی داشته باشند.

 چون در این شرایط در فرزندان حس بی‌اعتمادی به وجود می‌آید و محیطی با روابط خشونت‌آمیز که مناسبات انسانی در آن آسیب می بیند، برای رشد کودکان مناسب نیست و تربیت آنها را دچار مشکل خواهد کرد.

هر صدای بلند، یک تاثیر سوء
هر صدای بلندی که در محیط خانه شنیده شود، روی ذهن کودک تاثیر منفی می‌گذارد
و مانعی در مقابل رشد طبیعی او محسوب می‌شود بنابراین اختلافات زناشویی با توجه به میزان، شدت و دوامشان هر کدام تاثیرات مختلفی روی فرزندان دارند
 و شدت آثار سوء و زیانبارشان با یکدیگر متفاوت است.

برای مثال اگر اختلاف بین زن و شوهر پایدار است و وجود این اختلافات منجر به طلاق عاطفی بین همسران شده،
در چنین محیطی میزان آسیب‌پذیری کودک فوق‌العاده بالاست چون در یک تعارض وحشتناک قرار می‌گیرد و
فکر می‌کند از میان پدر و مادر باید به کدام یک از آنها اتکا کند و با اتکا به یکی دیگری را از دست خواهد داد و در مقابل این موضوع، بهای از دست دادن او چه خواهد بود.
این شرایط برای کودک بسیار فاجعه‌آمیز خواهد بود.

اما اگر اختلاف در سطح ناپایدار اتفاق می‌افتد باید آن را بررسی کرد.

 یعنی اختلافات بین زن و شوهر به‌طور معمول در هر هفته، هر ماه یا در هر روز چند بار اتفاق می‌افتد.
در تمام این موارد هیچ شرایط اختلاف‌برانگیزی وجود ندارد که موجب اختلال در رشد کودکان نشود 🔹یعنی در تمام حالات و تعداد دفعاتی که زن و شوهر با هم به بحث می‌پردازند رشد طبیعی کودک دچار اختلال می‌شود چون با اختلاف زن و شوهر شرایط نامناسبی در فضای عاطفی خانه حکمفرما می‌شود که روی کودکان تاثیر سوئی بر جای می‌گذارد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۵ ، ۰۲:۳۹

چرا من در عروسی تان نبودم؟ من چجوری به دنیا آمدم؟

 اولین سوالی که اغلب والدین با آن رو به رو میشوند، این است که  چرا من در عکس عروسی شما نیستم؟ چه جوابی باید داد؟


 تو پیش خدا بودی؛ خدا تو را به دنیا آورد!
والدینی که از ترس گسترش کنجکاوی های کودک به او پاسخی نادرست میدهند، 3ماه بعد دوباره سوال قدیمی را از زبان کودکشان میشنوند و وقتی کودک میپرسد «پس من چطور درست شدم؟» گیج و سردرگم میشوند و با گفتن «خدا تو را درست کرده!»با گفتن جملات عجیبی مثل «کلاغ ها تو را آوردند!» و... بچه را هم سردرگم تر میکنند و با چنین پاسخهایی، یک سوال کودکانه ساده را به چالش بزرگی تبدیل میکنند.



من و بابا تصمیم گرفتیم تو را به دنیا بیاریم
بهترین جوابی که بچه ها میتوانند از شما بگیرند، جوابهای کوتاه، دقیق و درست است. شما قرار نیست فرزندتان را فریب بدهید، او را سرگردم تخیلات کنید و یا با گفتن جملاتی مثل «تو نباید به این چیزها فکر کنی!» او را سردرگم کنید بلکه تنها جواب سوال او را دقیق و کوتاه بدهید. توجه کنید اگر کودکتان با جوابی که داده اید شما را رها نکرد و به طور مداوم برای جواب گرفتن سراغتان آمد میتوانید حدس بزنید که به او جواب مناسب سن و درکش را نداده یاد! پس کافی است به او بگویید «زمان عروسی ما تو هنوز به دنیا نیامده بودی!» یادتان نرود که بچه ها اگر جواب مناسب را بشنوند، بیش از اندازه در مورد آن موضوع کندوکاو نمیکنند. البته انکار نمیکنیم کودکی که این جواب را میشنود، 3ماه بعد دوباره سراغ شما می آید و میگوید «پس من کجا بودم و چطور درست شدم؟» در چنین شرایطی، دلیلی برای نگران شدن وجود ندارد. کافی است به کودکتان بگویید «تو در دل مامان بودی، مامان به تو غذا داد بزرگ شدی! بعد هم دکتر کمک کرد از دل مامان، اومدی بیرون» انتظار نداریم کودکان زیر 6 سال برای نحوه خروج نوزاد کنجکاوی کنند و نیازی هم نیست شما والدین در آموزش پیش دستی یا شتاب زدگی کنید! اما اگر در سال های بعد فرزندتان سراغ شما آمد و در این مورد کنجکاوی کرد، میتوانید به او بگویید «بدن مامانها کانالی دارد که بچه ها از آن بیرون می آیند.»

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۲۹