روانشناسی

روانشناسی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آزار روحی» ثبت شده است

میدونید بسیاری از ما ایرانیها خیلی دوست داریم بگیم که من خیلی حساسم .
حساس بودن یعنی من بدبختم . خاک توسرم . من یه موجودی هستم که پوست ندارم . من یه موجودی هستم که فوتم کنی دردم میاد . اصلن افتخار نداره. انسان قراره با احساس باشه.

با احساس یعنی چیز کوچک خوب رو بزرگ کردن . حساس یعنی چیز کوچک بد رو بزرگ کردن.

حساس یعنی من متخصصم یه چیزی رو پیدا کنم که بده و بزرگ
ش کنم. به علاوه آدم حساس یعنی هر چیزی به من بر میخوره . من آلرژی دارم.

بنابراین بیخودی به حساسیتتون افتخار نکنید. و اگر حساسید باید بدونید پوست ندارید . باید برید دکتر و خودتون رو درست کنید.

افتخاری در کار نیست و هیچ افتخاری نداره.
حساسم یعنی چی. من از برگ گل نازک تر بهم بگن شب خابم نمیبره!
بنابراین بازی حساسیت در نیارید.
ساس بودن همان گونه که از اسمش پیداست به معنای تحریک پذیر بودن است .
این افراد استانه حساسیت بسیار پایینی دارند .
 به این معنا که فرد تحت تاثیر موضوعاتی قرار گرفته و دچار دگرگونی می شود و ان را بزرگتر از انچه هست تصور می کند
 به عبارتی دیگر حساس بودن به معنی این است که من هر حرکت و رفتار کوچک بدی را انقدر بزرک کمی کنم که در ذهن من بعنوان حمله یا تهدید و یا به شکل تحقیر خودش را نشان می دهد و رنجیده
خاطر می شوم  .

یک انتقاد کوچک یا یک صدای بلند ان ها را ناراحت و دلگیر می کند...جنبه کمی بد هر موضوعی را تا سرحد رنجیدن خود بزرگنمایی می کند تا جایی که جنبه مثبت را هم نوعی فریب و توطئه می پندارد .

به دلیل نگاهی که به دیگران دارند تمرکز انها همیشه بر جنبه ی منفی اتفاقات است.
 انها توقع دارند مردم مطابق با روحیات انان رفتار کنند اما این انتظار غیر واقع بینانه ای ست که اغلب مردم این کار را انجام نمی دهند

.همین باعث می شود علت رنج کشیدن خود را دیگران بدانند چون انان انتظارات انها را براورده نمی کند و به همین علت خشمگین و طلبکار هستند .
 حتی در جمع عنوان می کنند که ادم حساسی هستند و این پیام را به دیگران می دهند که با من به گونه ای دیگری رفتار کنید .
 انتظار دارند دیگران انها را درک کنند .

ما فرد با احساس در برخورد با موضوعی ناراحت کننده دچار اختلالات روانی نمی شود بلکه احساسات او مولد هستند و انگیزه حرکت و تولید و اندیشه را بواسطه ی حس کردن و درک موضوع بوجود می اورند .
 اگر می بینند فردی ناراحت است در صورت که توانایی را داشته باشند در صدد کمک و یاری بر می ایند و با دیدن این موضوع خود دچار بحران روحی نمی شوند و بدن انها از کار نمی افتد .

 توانایی درک و ارزیابی بالایی دارند . همچنین در برخورد با موضوعات لذت بخش هر چند هم که کم باشد می توانند ان را رشد دهند و چند برابر بر لذت ان بیفزایند . در واقع تلاش می کنند احساس خوب خود را توسعه بدهند . انها از احساسات رشد یافته برخوردار هستند .

 تفاوت بین ادم حساس و با احساس در چگونگی رویایی با موضوعات است .

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۵ ، ۰۳:۱۸

روزها گاهی با مادرانی روبه رو می شوم که به من میگویند من که کودک را کتک هم نمی زنم!  یعنی تنها خشونت را در تنبیه بدنی میبینند

نه تنها نباید به جسم کودک آسیب زد بلکه هرگز به کودک جملات تخریب کننده نگویید :

- من می روم و تو را تنها می گذارم .
- تو را از این خونه بیرون می کنم .
- من تو را نمی خواهم !

فکر کنید اگر کسی را که خیلی دوست دارید به شما چنین جملاتی بگوید چه احساسی در شما ایجاد خواهد کرد . در این حالت کودک دچار اضطراب جدایی و وابستگی خواهد شد و در بزرگسالی در روابط دوستانه و عاشقانه اش به مشکل خواهد خورد .

از طرفی کودک با شنیدن این جملات اعتماد و باورش نسبت به شما را از دست خواهد داد .
متاسفانه این موضوعی است که در جامعه ی ما زیاد روی آن فرهنگ گذاری نشده است.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۱۳