روانشناسی

روانشناسی

۲۰ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

اغلب مطالعات نشان داده اند که استرس یکى از دلایل اصلى نابارورى در زوجین میباشد در آخرین مطالعه صورت گرفته توسط محققین و متخصصین دانشگاه لوئیزویل و اموری دریافته اند زنانی که طی دوره تخمک گذاری شان احساس استرس بیشتری می کنند، احتمال بارداری شان در آن ماه تا 40 درصد کمتر از ماه هایی است که استرس کمتری را متحمل می شوند. همچنین زنانی که معمولا شرایط پر استرسی را تجربه می کنند نیز شانس بارداری کلی شان در مقایسه با زنان طبیعی تا 45درصد کمتر است.

در این مطالعه محققین 400 خانم 40 سال به پایین که از نظر جنسی فعال بودند را از نظر سطح استرس روزانه شان مورد بررسی قرار دادند و آن ها را به گروه ها کم تا زیاد طبقه بندی کردند و اطلاعات دیگر مربوط به شیوه زندگی شان را نیز ثبت کردند و آن ها را تا زنان بارداری تحت نظارت قرار دادند(به طور میانگین هشت سیکل ماهانه). همان طور که گفته شد، نتایج نشان داد که شانس بارداری در زنانی که زندگی پر استرسی را سپری می کنند کمتر است و به طور دقیق در هر ماهی که فرد استرس بیشتری را تحمل کند شانس بارداری وی نیز در آن ماه کاهش می یابد که نشان دهنده اثر منفی استرس روی فرایند تخمک گذاری است. به همین دلیل محققین به کسانی که قصد بارداری دارند توصیه می کنند که برنامه ای را برای مدیریت استرس خود داشته باشند و یا تحت نظر افراد متخصص در این زمینه قرار گیرند.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۳۹

در دنیای امروز دیگر کمتر کسی است که با کلمه “افسردگی” بیگانه باشد. اختلالی که یا نامش را شنیده ایم یا دیده ایم و یا آن را با تمام وجود احساس کرده ایم. برای ما روانپزشکان تشخیص “#افسردگی” بسیار متداول شده است و روزی نیست که چند مراجع با این تشخیص نداشته باشیم.

 بد نیست بدانیم شیوع این اختلال در جامعه چیزی نزدیک به ۲۵% است! یعنی از هر ۴ نفرمان یکنفر! فقط خیلی ها به دنبال درمان نیستند و ترجیح میدهند بجای مداوا درد افسردگی را تحمل کنند یا به اطرافیان خویش تحمیل نمایند! بسیاری از مشکلات از جمله؛ #تندخوئی، #تحریک_پذیری، #ناامیدی، عدم لذت از زندگی، #بدخوابی، مشکلات زناشویی و … حاصل #افسردگی درمان
نشده است.
.
اما نقش توارث و ژنتیک را نباید نادیده گرفت بطوریکه مطالعات علمی حاکی از آن است که اگر یکی از والدین مبتلا به اختلال افسردگی باشند خطر ابتلای فرزند آنها ۱۰% درصد میباشد و اگر هر دو والد مبتلا باشند این میزان دو برابر میشود. هر چه تعداد افراد مبتلا در خانواده بیشتر باشد و اگر افراد مبتلا از اعضای درجه اول باشند یا شدت بیماریی در آنها شدیدتر باشد خطر ابتلا نیز بیشتر است. لذا در ایجاد افسردگی عوامل متعددی نقش دارند و برخی نسبت به آن حساس تر هستند، دانستن این موضوع میتواند در #پیشگیری از آن اثر گذار باشد.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۳۷

هنگامی که عصبانی هستید قدم زدن روش بسیار مفیدی برای کاهش استرس هست.هنگام حرکت و یا قدم زدن هورمون اندروفین (هورمون شادی)آزاد می شود

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۳۴

چرا من در عروسی تان نبودم؟ من چجوری به دنیا آمدم؟

 اولین سوالی که اغلب والدین با آن رو به رو میشوند، این است که  چرا من در عکس عروسی شما نیستم؟ چه جوابی باید داد؟


 تو پیش خدا بودی؛ خدا تو را به دنیا آورد!
والدینی که از ترس گسترش کنجکاوی های کودک به او پاسخی نادرست میدهند، 3ماه بعد دوباره سوال قدیمی را از زبان کودکشان میشنوند و وقتی کودک میپرسد «پس من چطور درست شدم؟» گیج و سردرگم میشوند و با گفتن «خدا تو را درست کرده!»با گفتن جملات عجیبی مثل «کلاغ ها تو را آوردند!» و... بچه را هم سردرگم تر میکنند و با چنین پاسخهایی، یک سوال کودکانه ساده را به چالش بزرگی تبدیل میکنند.



من و بابا تصمیم گرفتیم تو را به دنیا بیاریم
بهترین جوابی که بچه ها میتوانند از شما بگیرند، جوابهای کوتاه، دقیق و درست است. شما قرار نیست فرزندتان را فریب بدهید، او را سرگردم تخیلات کنید و یا با گفتن جملاتی مثل «تو نباید به این چیزها فکر کنی!» او را سردرگم کنید بلکه تنها جواب سوال او را دقیق و کوتاه بدهید. توجه کنید اگر کودکتان با جوابی که داده اید شما را رها نکرد و به طور مداوم برای جواب گرفتن سراغتان آمد میتوانید حدس بزنید که به او جواب مناسب سن و درکش را نداده یاد! پس کافی است به او بگویید «زمان عروسی ما تو هنوز به دنیا نیامده بودی!» یادتان نرود که بچه ها اگر جواب مناسب را بشنوند، بیش از اندازه در مورد آن موضوع کندوکاو نمیکنند. البته انکار نمیکنیم کودکی که این جواب را میشنود، 3ماه بعد دوباره سراغ شما می آید و میگوید «پس من کجا بودم و چطور درست شدم؟» در چنین شرایطی، دلیلی برای نگران شدن وجود ندارد. کافی است به کودکتان بگویید «تو در دل مامان بودی، مامان به تو غذا داد بزرگ شدی! بعد هم دکتر کمک کرد از دل مامان، اومدی بیرون» انتظار نداریم کودکان زیر 6 سال برای نحوه خروج نوزاد کنجکاوی کنند و نیازی هم نیست شما والدین در آموزش پیش دستی یا شتاب زدگی کنید! اما اگر در سال های بعد فرزندتان سراغ شما آمد و در این مورد کنجکاوی کرد، میتوانید به او بگویید «بدن مامانها کانالی دارد که بچه ها از آن بیرون می آیند.»

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۲۹

روزها گاهی با مادرانی روبه رو می شوم که به من میگویند من که کودک را کتک هم نمی زنم!  یعنی تنها خشونت را در تنبیه بدنی میبینند

نه تنها نباید به جسم کودک آسیب زد بلکه هرگز به کودک جملات تخریب کننده نگویید :

- من می روم و تو را تنها می گذارم .
- تو را از این خونه بیرون می کنم .
- من تو را نمی خواهم !

فکر کنید اگر کسی را که خیلی دوست دارید به شما چنین جملاتی بگوید چه احساسی در شما ایجاد خواهد کرد . در این حالت کودک دچار اضطراب جدایی و وابستگی خواهد شد و در بزرگسالی در روابط دوستانه و عاشقانه اش به مشکل خواهد خورد .

از طرفی کودک با شنیدن این جملات اعتماد و باورش نسبت به شما را از دست خواهد داد .
متاسفانه این موضوعی است که در جامعه ی ما زیاد روی آن فرهنگ گذاری نشده است.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۱۳

وقتی خدا از پشت دستهایش را روی
چشمانم گذاشت
از لای انگشتانش
آنقدر محودیدن دنیا شدم
که فراموش
کردم
منتظر است
نامش را صدا بزنم

god

محتاج نگاهتم

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۰۱


فرزند چندم خانواده هستید؟


۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۰۱

گاهی
به خودت ، باورت و زندگی ات عشق بورز
سن و سالت مشکل عشق نیست

زمان نمی تواند بلور اصل را کدر کند
مگر آنکه تو پیوسته برق انداختن آن را از یاد برده باشی !

برای خودت دعا کن که آرام باشی ، صبور باشی ...

مهم نیست که آخرین زلزله ی زندگی ات چند ریشتر بود
مهم این است که دوباره از نو بسازی :

زندگی ات را

باورت را

خودت را


۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۴۴

کتک زدن بچه ها به آنها نشان می دهد :

 که حل مشکلات از طریق کتک زدن کار خوبی است !!

 با ایجاد دردهای جسمانی در بچه ها به آنان می آموزیم که از والدین بترسند .

 بعضی از بچه ها از احساس گناهی که در والدین بعد از کتک زدن ایجاد می شود استفاده کرده و همه گونه امتیاز به دست می آورند ...


۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۴۲

گاهی ترس در زمانی که کودک تفکر منطقی ندارد، در او شکل می‌گیرد و همزمانی وقوع دو پدیده را به حساب علت و معلول بودن آن‌ها می‌گذارد. مثلا یک روز صدای رعد و برق را شنیده و همزمان تصویر ترسناک و عجیبی از تلویزیون دیده، بنابراین هر وقت صدای رعد و برق می‌شنود، می‌ترسد.
   
والدینی که کودک را می‌ترسانند :
والدین نقش مهمی در ایجاد ترس در کودک دارند. پدر یا مادری که وقتی کودکش نمی‌خوابد به او می‌گوید: «اگر نخوابی میان می برنت!» تخم ترس را در وجود فرزندش می‌کارد و کودک با شنیدن هر صدایی فکر می‌کند آمده‌اند او را ببرند یا مادری که مدام تهدید می‌کند اگر اذیت کنی ولت می‌کنم میرم، وقتی کودک را به مهدکودک می‌برد با مقاومت و ناآرامی او مواجه می‌شود. چون این کودک می‌ترسد مبادا مادرش او را بگذارد و برود و دیگر هیچ وقت دنبالش نیاید. تأثیر چنین حرف‌هایی حتی از تنبیه فیزیکی بدتر است و آثار ماندگاری دارد.


child fear


مادرها و پدرها نباید فرزند خود را نگران کنند، گاهی مادرها وقتی می‌خواهند بیرون بروند برای این که اشک فرزندشان را نبینند، پنهانی از منزل خارج می‌شوند. در صورتی که باید از فرزندشان خداحافظی کنند چون در غیر این صورت او فکر می‌کند مادر ناگهان غیب می‌شود و هر لحظه اضطراب و ترس دارد که مبادا مادرش او را ترک کند.
   
چطور بفهمیم ترس کودک طبیعی است :
اگر پدر و مادری با مراحل رشد آشنا باشند، می‌توانند بفهمند ترسی که در فرزندشان وجود دارد طبیعی است یا نه. اضطراب جدایی در کودک دو ساله طبیعی است، ولی اگر بچه دوازده ساله ای هنوز می‌خواهد پیش مادرش بخوابد، غیرطبیعی است و چنین رفتاری در این سن از او انتظار نمی‌رود. اگر ترسی غیرطبیعی در کودک خود مشاهده کردید، برای ماندگار نشدن آن حتماً به یک روان شناس کودک مراجعه کنید. درمان این ترس‌ها دارویی نیست، مگر این که با اضطراب شدید همراه باشد.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۴۰